خدایا!!! مرسی...
تــو رفـتـن رو ازم خواستي.
يه روز قلبم و پس دادي.
واسم سخت بود كه تنها شم.
مهم اينه كه تو شادي....
تو خوشبختي و آرومي.
با عشقي كه خودت خواستي.
چقدر شيرين دنياي.
كسي كه عاشقش هستي.
چه خوشحالم كه ميبينم تو خوشبختي.
با اينكه ميگذره روزام به هرسختي.
چه خوشحالم كه مي بينم تو قلبت غصه ها مردن.
با اينكه چشماي عشقت منو از خاطرت بردن.
هميشه آرزوم بودي ولي حالا يه رويايي.
يه جور عادت شده واسم شباي سرد تنهايي.
ميدونم خنده ميميره روي لبهاي پژمردم.
تو شرابي و من
بي تو هميشه سرد و افسردم.
چه خوشحالم كه ميبينم تو خوشبختي.
با اينكه ميگذره روزام به هرسختي.
چه خوشحالم كه مي بينم
تو قلبت غصه ها مردن.
با اينكه چشماي عشقت
منو از خاطرت بردن

وای...گخدا میدونه که امشب چقد خوشحالم...
به اندازه تموم دنیا خوشحالم...
وای خدا... نمدونم چیکار کنم
کاش همیشه امشب بود...
کاش تا آخر عمرم امشب تکرار میشد...
خدایا!!!
مرسی...
خانه ام آتش گرفته ست ، آتشی جانسوز